2 شب پیش نشستم فیلم گنهکاران رو ساعت 3 گذاشتم دیدم...
تا صب خوابم نبرد!!!! هی گفتم الان یکی منو میکشه D:
خیلی از رامبد خوشم مياد. يادم نمياد از كى دقيقا چون به طرز عجيبى هربار ديدمش دوستش داشتم!!!!!
چرا انقد ازش خوشم ميـــااااااد !!؟؟ وااااى چه خوب بود تو نقش جدى..
حتى وقتى جديه هم اداهاشو دوس دارم!!!! حالم خوبه؟؟؟؟ o:
اى واااى فكر كنم من باز عاشق رامبد شدم 3>
بگذريم خب داشتم ميگفتم كه فیلم قشنگی هستش من خیلی دوست داشتم خیلی....
اما جدی خیلی رفتم تو فکر...اصن فکر نمیکردم آخرش همه ی این کارا زیر سر پلیسه (رامبد) باشه!!!!
اونجـــا که آقای قریبیان به منشیه میگه:
ذوذنقه مارو ناشتا نزن
فکر کردی از علی آباد کتول آوردنت دستت منگنه دادن شدی سوفیا لورن!!!!
پــوکیدمااااا...:))
خیلی خـــــــوب بود....
تگلاین گنهکاران :
وقتی با هیولاها مبارزه میکنی ، مراقب باش تا خود به یکی از آنها تبدیل نشوی....
پى نوشت: رامبـــد دوس دارممممممم x: )):
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: خاطره های من ، ،
برچسبها:
.: Weblog Themes By Pichak :.